باید خوشحال باشم ولی نیستم

باید جشن بگیرم ولی نمیگیرم

باید لبخند بزنم و به همه خبر موفقیتمو بدم اما این کارو نمیکنم 

فقط یه حس مبهم و سنگینی دارم

و میدونی..از اینکه اینقدر شبیه اون بود در شگفتم

خیلی کم اینجور آدما پیدا میشن.. و تمام خصوصیات اخلاقی هر دوشون یکی بود

و باعث شده بهم بریزم و تمام اون اتفاقا جلوم رژه برن

 پ.ن:اون ۲۴ تا ستاره اون بالا دارن بهم چشمک میزنن و میگن خیلی وقته نبودم..ولی خسته تر از چیزیم که بازشون کنم:")