و...بالاخره امروز به طور رسمی امتحاناتم تموم شد=)

اونقدر خوشحال و سرزندم که از اول سال اینقدر خوشحال نبودم:))

احساس سرزندگی و رهایی میکنم و هیچ نگرانی ای ندارم..و این واقعا بهم حس امید میده و خوشحالم میکنه:))

امتحانات سخت گذشت..خیلی زیاد..استرس زیاد و بیدار موندن و خوندن..همشون بد بودن ولی بالاخره تموم شدن=)

امروز میخوام جشن بگیرم و هر کار دلم میخواد بکنم چون امروز روزیه که همه اون سختیا تموم شد~

واقعا باورم نمیشه تموم شده همه اون سه هفته سخت و طاقت فرسا و واقعا واقعا من از پسش براومدم..برام مثل یه رویا بود از پس این امتحانات بر اومدن..ولی تونستم و دارم نتیجه اون همه تلاش رو میبینم:))

تموم شدنش خوابه..واقعا مثل خوابه برام

ولی.....

با اینکه معتقد بودم برای مدرسم و بچه ها دلم تنگ نمیشه..امروز به این نتیجه رسیدم که دلم تنگ میشه

درسته که امسال خیلی مزخرف بود و اتفاقات متفاوت..و همچنین تنهاییم..ولی بالاخره توی این مدرسه سه سال خندیدم..درس خوندم..با همه بالا پایینهاش زنده ازش بیرون اومدم

روز اول کلاس هفتم الان اومد توی ذهنم..فضای ناآشنا و استرسی که همه وجودمو گرفته بود و میترسیدم..

باورم نمیشه از اون روز داره سه سال میگذره و من تموم کردم نهم رو

نهمی که همیشه برام یه چیز عجیب غریب و خفن بود توی مدرسه مجازی گذشت

واقعا حسرت یه جشن فارغ التحصیلی از راهنمایی و سفر مشهدی که قرار بود بریم نهم به دلم میمونه..ولی کاری نمیشه کردش(:

امیدوارم دهم خوب باشه..با اینکه خیلی ترسناکه

و تابستان رو به بهترین شکل ممکن بگذرونم و از وقتم استفاده کنم=)

مبارک باشه گذروندن این مقطع از زندگیم♡~