بعد از یه روز...احساس سردرگمی میکنم..احساس میکنم یه جای کار میلنگه

من الان باید ناراحت باشم..سوگواری کنم و گریه

ولی شادم.احساس خوبی دارم و سبکم..نمیفهمم این احساسات رو..اسن حال رو

من باید گریه کنم ولی نمیکنم

حتی دیروز دو ساعت رو بزور گریه کردم..این منی بودم که برای یه پایان چهارساعت بی وقفه کل شب رو گریه کردم 

احساس عذاب وجدان میکنم به خاطر غمگین نبودنم..من باید غمگین باشم ولی نیستم

احساساتم عجیبن و باعث سردرگمی بیشترم میشن..فکر میکردم بعد از اون پایان، دیگه سردرگم نمیشم