دیروز صبح رفتم امتحان دینیم رو دادم..ولی یکم فضای مدرسه دلگیر بود

هیچ کس اونجا نبود و من تنهای تنها بودم و یه فضای معذب کننده برام داشت

کلا من اصلا نمیتونم با مدیر معاونا خوب ارتباط برقرار کنم و دیروز اصلا نتونستم درست باهاشون حرف بزنم..من کلا آروم حرف میزنم و خوب اونا هی نمیشنیدن من چی دارم میگم'-'

ولی امتحان آسون بود و خوب دادمش:)

مامانم دیروز صبح بعد از رسوندن من سر امتحان داداشم رو برده بود کلاس قرآن..و بعد که بهش زنگ زدم که بگم بیاد دنبالم گفت کارمون طول کشیده بگو عموت بیاد دنبالت

و من کلید نداشتم برم خونه:))چون اون روز صبح داشتم دنبالش میگشتم پیداش نکردم و برش نداشتم و خوب مجبور شدم برم خونه خالم اینا(خالم با عموم ازدواج کردن)

و بعد مامانم داداشم رو آورد اونجا چون به کلاس قرآن داداشم هم نزدیک بود و هم اینکه من هر جا برم باید داداشمم بیاد'-'

 اونجا رفتم بلافاصله خوابیدم..دیشبش فقط دو ساعت خوابیده بودم و فقط رفتم خوابیدم..بعد از یه ساعت بیدار شدم و با دخترخالم یه عالمه حرف زدیم و چرت و پرت گفتیم و خندیدیم..معمولا اونجا بهم خوش میگذره..البته به مود دخترخالمم بستگی داره..

از هر دری گفتیم اونجا..از انتخاب رشته گرفته تا کتاب و انتخاب گوشی

و بعد شب ساعت 9 بود که بابام اومد دنبالمون بریم خونه

رسیدیم خونه..

و یدفعه با کیک و بادکنک تولدم روبرو شدم:))

نمیدونم چرا اصلا دیروز به ذهنم نرسید اینا همه نقششون باشه برای تولدم..بیشتر تولدام میخواستن منو سوپرایز کنن میفهمیدم ولی این یکی رو اصلا نفهمیدم..و کاملا اون ماجرای عمو و طول کشیدن کارشون ساختگی بوده و کارشون حتی زودتر هم تموم شده بود توی کلاس قرآن

مامان بابام اومده بودن بادکنک بنفش(رنگ موردعلاقم بنفشه)زده بودن و یه کیک بنفش  که خودم چند وقت پیش طرحشو نشون مامانم داده بودم برام خریده بودن(کیک به طرز افتضاحی زشت بوددددددد اصلا وقتی دیدمش وا رفتم..کلیک..قرار بود کیک این باشه ولی خیلی زشت و بی سلیقه گلاشو کشیده بودن و هپی برث دی روی کیک هم خیلی زشت بود..'-') 

و خوب کادوم:)

کادوم چی میتونست باشه؟؟گوشیم!=)

با اینکه میدونستم مدل گوشیم چیه و کادو چیه بازم هیجان انگیز بود مراحل باز کردن کادو..و بعد یه گوشی a51 رنگ مشکی اومد بیرون*-*

رنگ مشکیش رو نمیخواستم ولی وقتی دیدم هنزفری و شارژرش مشکین نظرم عوض شد..خیلی قشنگ بودن:)

دیشب خیلی بهم خوش گذشت به لطف مامان بابام..تولد قشنگی بود

تولدم مبارک~

پ.ن:من این چند روز خیلی بین مارک گوشی شیائومی poco x3 pro و گوشی سامسونگ a51 تحقیق کردم و مقایسشون کردم..ولی آخرش رسیدم به همون a51..یک سری مزیت ها داشت برام a51 ..وگرنه شیائومی هم خوب بود:)

پ.ن:هنوز هم قراره بریم مسافرت..

پ.ن:امیدوارم 15 سالگی خوبی رو بگذرونم..مثل چهارده سالگیم نباشه

پ.ن:امروز تولدم نیستا..برام زودتر تولد گرفته بودن